بدون عنوان
سلام دخت خوشگلم خیلی وقته غیبت دارم اصلا وقت نداشتم بیام تو وبلاگت و خاطراتتو بنویسم الانم ساعت 1نصفه شب اومدم ی سر بزنم دخترم کلی بزرگ شده و خانوم کارای جدید یاد گرفته صبح که از خواب پامیشی فوت میکنیوحسابی ذوق داری الانم ک اومدیم زاهدان و کلی با بچه های دورو بر بازی میکنی و ذوق داری همیشه هم لبخند رو لبته راست چند روز پیش لجیب گریه میکردی و کلی بی قرار بودی تا اینکه دلیلشو فهمیدیم دختر نازم روز 21اسفند 1394اولین مروارید درخشان و دراورد و راحت شد مبارکت باشه خوشگلم ایشالا اولین فرصت عکسات رو هم میذارم ...
نویسنده :
مامان مهدیه
0:30